7,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
شاهزاده ای سوار بر ماشین مشتی مندلی نویسنده شهربانو بهجت انتشارات آفرینگان
این مجموعه از 9 داستان برای نوجوانان تشکیل شده است که نویسنده دغدغههای دختری به نام « شهربانو » را که خاطرات خودش است بازگو میکند . تلفظ اسم این دختر خانم برایش توسط نزدیکان مشکلی شده که او را کلافه کرده است . هر کسی او را یک جور صدا میکند . مادربزرگش به او میگوید : شهری ، مادرش به او میگوید شَری ! برادر بزرگش « او » شیرازیها را به آن میافزود و میگفت : شریو ! پدر این دختر از سر محبت او را شریوک صدا میزد . تازه رضایت هم نمیدهد و میگفت : شریوکه . همسایهها هم با شنیدن این همه اسمهای جور واجور هر حقی به خودشان میدادند و هر چه میخواستند این شهربانو خانم را صدا میزدند : شهرو ، شَرو ، شرشری ، شِری و . . . . خلاصه اسم شهربانو شده بود ماجرای قصة « پالتوی پوست پلنگی دختر پادشاه » که نویسنده برای بچهها روایت میکند . در شاهزادهای سوار بر ماشین مشتی ممدلی میخوانیم : « فکر دیدن مراد برقی از سرم بیرون نمیرفت . از وقتی تلویزیون آمده بود توی آباده ، مراد برقی و فیلیپر بیشتر از بقیه سریالها گُل کرده بود . فیلیپر را عصرها نشان میداد . عصر که میشد میرفتم توی خیابان از جلو مغازههایی که تلویزیون را رو به روی پنجره گذاشته بودند و از کنار پسر بچهها و مردهایی که چهارزانو نشسته بودند فقط رد میشدم . دختر بودن همین بدی را داشت چرا که
وزن | 146 کیلوگرم |
---|---|
انتشارات | |
قطع | |
نوع جلد | |
نویسنده |
شماره شابک | 9786006753058 |
---|---|
سال چاپ | 1395 |
تعداد صفحات | 143 |
موضوع | رمان نوجوان |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.