دوست عزیز برای پی گیری سفارشات باید وارد حساب کاربری خود شده و در ستون سمت راست صفحه سایت با کلیک بر روی گزینه سفارش میتوانید از آخرین وضعیت مرسوله و همین طور شماره رهگیری مرسوله خود آگاهی پیدا کنید. در صورت بروز هرگونه مشکل در فرآیند ثبت سفارش لطفا با شماره 09397365955 تماس حاصل فرمایید.
Original price was: 65,000 تومان.58,000 تومانCurrent price is: 58,000 تومان.
موجود در انبار
کتاب خودتان را دوباره بسازید چگونه به کسی تبدیل شوید که همیشه می خواستید باشید اثر استیو چندلر با ترجمه اسماعیل نوری توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. بسیاری از ما در پیله ای از شخصیت – داستانی ساختگی از این که چه کسی هستیم – زندگی می کنیم.
دورن این پیله کوچک، تاریک و غبارآلود به نظر می رسد، و ما گمان می کنیم نمی توانیم از آن خارج شویم. داستان هایی درباره شخصیتمان به خودمان می گوییم، اما این داستان های واقعیت ندارند. در اعماق وجودمان، می دانیم که ورای این شخصیتیم. اگر بخواهیم می توانیم پیله را پاره کنیم. می توانیم پیله را کنار بزنیم و روشنایی جهان را ببینیم. می توانیم پراوز کردن را یاد بگیریم.
با این حال بیشتر ما همه زندگی مان را محبوس درون شخصیت هایمان به سر می بریم و هیچ وقت نمی فهمیم که می توانیم این پیله را ترک کنیم. ما قربانی محدودیت هایی هستیم که خودمان ایجاد شان کرده ایم. هر روز صبح به دنیایی تیره و تاریک چشم باز میکنیم. مشکلات بسیاری دور ما حلقه زده اند، تقریبا هیچ پرتو نوری وجود ندارد. فشار آوردن به دیواره درونی پیله بیهوده به نظر می رسد. چرا به خودم زحمت بدهم؟ من همینی ام که هستم.
پس چرا افرادی هستند که یادمی گیرند با زور و زحمت پیله را کنار بزنند؟ آن ها چطور یاد میگیرند خودشان را کاملا از نو بسازند؟ گفته می شود این افراد چنین احساس می کنند که در حال یادگیری پروازند. در واقع، آن ها در حال بازآفرینی خودشان هستند. و در این فرآیند به مالکان روح انسانی تبدیل می شوند. آن ها دیگر قربانی نیستند.
وقتی زندگی تان را از گذشته تا کنون مرور می کنید، می بینید همواره دو مسیر اصلی برای زیستن داشته اید. در هر زمان معین، در یکی از این دو مسیر بودند؛ یا مالک روح انسانی بودید، یا قربانی شرایط.
یک مسیر، مسیر مالکیت، همین طور که پیش می روید شما را از نو می سازد. این مسیر در چرخه ی همیشه در حال توسعه ای از محبت، بصیرت و شجاعت، به شکلی در خور توجه شما را باز آفرینی می کند. مسیر دیگر ( مسیر قربانی) شما را کند و بی حرکت می کند. درست همان طور که وقتی عضلاتتان حرکت نکنند خشک و منقبض می شوند، وقتی هم که در مسیر قربانی هستید قلب و روحتان از کار می افتند.
یک روش برای دستیابی به تصویری عینی از مالک روح انسانی، تماشای فیلم اجرای آهنگ” هتل دلشکستگان” الویس پریسلی است، زمانی که بیست سال داشت و کاملا شاد و سرزنده بود. شما شادی، قدرت و مالکیت با نشاط روح را در او می بینید.
مالکان خودشان را کاملا وقف کاری میکنند که دارند انجام می دهند. آن ها همه انرژی شان را در لحظه حال بیرون می ریزند.دیو مارش، در بیوگرافی موسیقایی روشنگرانه اش با نام الویس 1997 درباره لحظه ای می نویسد که الویس پریسلی روی صحنه نمایش آمریکا غوغا به پا می کند. خواننده جوان در اولین حضورش در برنامه استعداد یابی تلوزیون برادران درسی، دنیا را به لرزه در آورد. مارش به توصیف شاهکار شگفت انگیز ” هتل دلشکستگان” الویس پرداخت و نتیجه گرفت ” او مالک آنگ و جمعیت بود.”
وقتی کاملا خودمان را وقف چیزی می کنیم، مالکش می شویم. به عبارتی، روحمان را به طور کامل دور آن می تنیم،می پیچیم، و می پوشانیم. مالکیت شکلی از مسئولیت آفرینشی است، درست مثل هری اس. ترومن که مالکیت ریاست جمهوری را لحظه ای به دست آورد که گفت: ” مسئولیت همه چیز را به عهده می گیرم!”
در طول سالها، مشاهداتم به عنوان مشاور و محرک بهره وری ( افراد) به من ثابت کرده است که در هر موقعیت معین تنها دو نوع از افراد وجود دارند: قربانیان و مالکان.
قربانی کسی است که قدرت را به مثابه چیزی ورای کنترل خویش می بیند. قربانیان برحسب عادت، سبکی غریب و بدبینانه در دیدگاه و توصیفشان از دنیا و مردم دارند. و گرچه این قربانی بودن اغلب ممکن است یک عمر طول بکشد، فقط عادت است. وقتی درک شود، به سرعت چیزی جایگزین آن می شود. این کتاب درباره چیزی است که باید جایگزین عادت شود.
قربانیان عادت خود را به ارث نمی برند. آن ها با تفکرات خویش خودشان را دچار آن می کنند. و غم انگیز این است که طرز فکر آن ها در حد ابتدایی بودن تفکر مسطح بودن جهان، مبتنی بر کژفهمی بنیادی است: قربانیان فکر میکنند تمام قدرت در بیرون از خودشان نهفته است. آن ها گمان می کنند قدرت در بیرون از خودشان نهفته است. آن ها گمان می کنند قدرت در افراد دیگر و در محیط اطرف وجود دارد.
قربانیان سپس این تصور غلط را با فکر کردن و گفتن عبارات عمیقا بدبینانه درباره ی هر چیزی که ان ها را به چالش می کشد، ادامه می دهند. آن ها به راحتی دلسرد می شوند، و از عباراتی مانند ” وضع نامساعد بشریت” و ” تراژدی زندگی انسانی” استفاده می کنند. داستان هایشان لحن کسل کننده افرادی را دارد که همیشه در سایه خودشان زندگی می کنند و انرژی پایدار کمی برای هر چیزی دارند. گرایش منفعل آن ها به ابتلای افسردگی اظهار نظر آندره ژید را یادمان می آورد که معتقد بود: ” غمگینی تقریبا همیشه شکلی از خستگی است.” این غمگینی مایه دلشکستگی و اندو ه است چرا که خیلی بی مورد است.
در محل کسب و کار بزرگسالان،هیچ کجا فریادهای شادی شنیده نمی شوند. آن صداها کجا رفتند؟ چه اتفاقی افتاد؟
در برخی از ما، این روح کاملا به خفا رفته است، فقط منتظر شعله ور شدن دوباره یک حادثه بیرونی غم انگیز ( مثل یک فاجعه ) است. اما لازم نیست منتظر چنین بحرانی باشیم. ما می توانیم این رو دوباره احساس کنیم اگر مایل به استنشاق زندگی درون آن باشیم. این روح شعله ای فناناپذیر است. می توانیم این آتش را شعله ورتر کنیم اگر مایل به شناخت روش آن باشیم. همه مطلب این است که ما خود و دیگران را چطور می بینیم. ما میتوانیم با یافتن کلماتی برای فکر کردن، گفتن، و حتی آواز خواندن، اکسیژن این روح را تامین کنیم. بیایید با این جمله شروع کنیم:” این نور کوچک از من است. می خواهم بگذارم بدرخشد.”
وزن | 348 کیلوگرم |
---|---|
انتشارات | |
قطع | |
نوع جلد | |
نویسنده | |
مترجم |
شماره شابک | 9786002782991 |
---|---|
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحات | 303 |
موضوع | روانشناسی |
قطع | چهارم |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.