نقد و بررسی
کتاب بوی برفنام کتاب: بوی برف،
نویسنده: شهلا شهابیان،
انتشارات: ققنوس،
کتاب بوي برف
بوي برف قصة زندگي آدمهاي همين جاست، كساني كه اينجا به دنيا آمده و زندگي كردهاند. قصه كاتبي كه تاريخ به تحريف ننوشت و به امر والي، دستهايش را در ايالت خراسان جا گذاشت و به گيلان گريخت.
بوي برف قصة سرباز ميدان ميدان شهرداري رشت است كه تسليم نشد و سلاح تحويل نداد و به امر «تاواريش» دو شقه شد. قصة اندوه بيپايان عزيزهجان است كه مرد او به رضاخان شوريد و ياغي شد و سر به كوه گذاشت و روز ديگري جنازه يخ زده و بدون سرش بازگشت. قصة دلدادگي راوي است. دختر جواني كه به جاي خون سرخ عاشق، هراسي موروثي در رگهايش ميگردد. بوي برف قصة آدمهاي همين جاست.
«هوا بوي برف ميدهد، بوي نفتالين يخ زده. بوي كمد لباسهاي زمستاني. بوي گلولههاي سفيدي كه هميشه روزهاي آخر سال، مادر و زنعمو طلا و عمهها ميگذاشتند توي جيب كتها و پالتوهاي پشمي و آويزان ميكردند توي كمد بزرگي كه يك طرف انباري را پر كرده است.»
0دیدگاه