توضیحات

کتاب افکار تیره

کتاب افکار تیره اثر پرویز مسجدی توسط انتشارات خاموش منتشر شده است.اسمش را به من می گوید و برایم حرف می زند.من چیزی از حرف های او نمی فهمم.لازم هم نیست یکی یکی معنی کلمات را بدانم.هر دو به طور ناگهانی،حس می کنیم همدیگر را می فهمیم.دستمان را برای دوستی بسوی یکدیگر دراز می کنیم و هر دو از این اتفاق،خوشحالیم.من می دانم که او یهودی است.ولی او این موضوع را بر زبان می آورد.شاید می خواهد بداند که اگر در این خصوص تعصبی دارم،او را آگاه کنم.من هیچ احساس خاصی در باره یهودی بودن او ندارم.مطالبی در کتاب ها در مورد یهودی ها خوانده ام ولی هیچ تعصب یا احساس خاصی نسبت به یهودی ها و سایر ادیان و نژادها ندارم.اینها را بر زبان نمی آورم ولی او درک می کند.احساس می کنم به طرز عجیب و باورنکردنی از مکنونات قلبی یکدیگر آگاهیم.از آن پس بیشتر یکدیگر را می بینیم.من کتاب مسئله های شطرنج را به او می دهم و اومی پرسد می خواهم کتاب میخواهم کتاب عهد جدید را برایم بیاورد؟از کتاب های پرتی که به یکدیگر پیشنهاد می کنیم معلوم می شود چقدر از دیدن هم آشفته ایم.کتاب عهد جدید را می آورد.من از خواندن این جمله کتاب زیر درختان سیب،ترا بر انگیختم مدهوش می شوم.

قهرمان شوریده رمان افکار تیره نشان می دهد که ورطه دنیای شر،انتها ندارد و کشف این ورطه احساس آزادی و قدرت عصیان در برابر خدا را در آدمی بر می انگیزد.و نیز بر این گفته داستایوفسکی مهر تائید می زند که در ضمیر هر کسی تمایلات متناقض و آشتی ناپذیر وجود دارد.این جوان آشفته با افکار مالیخولیایی خود از زندگی چه می خواهد؟او هر آنچه که اثری از یادگاری دارد و گوشه هایی از رازهای دلهره آور را با خود دارد در جوی فاضلاب می اندازدکلافه و سرگردان در خیابان های آبادان سرگردان است و هر لحظه از دنیای واقعی به دنیای اوهام پرت می شود.اختیار افکارش را ندارد و کلماتی را بر زبان می آورد که قبلا به آنها فکر نکرده و نمی تواند زبان خود را مهار کند.تنها عشق شور انگیز او به ژانت لحظاتی چند از افکار تیره نجاتش می دهد.با این عشق هم سر سازگاری ندارد.گاه از آن فرار می کند و گاه به آن پناه می برد.راه او به کجا ختم می شود؟همان طور که بازجو در ـخر رمان می پرسد زندان یا تیمارستان …..

توضیحات تکمیلی