نقد و بررسی
کتاب پرونده سری تاشا و کاراگاهش هنری عقربپرونده سری تاشا و کاراگاهش هنری عقرب نویسنده پيت جانسون مترجم فريبا چاوشي انتشارات هوپا
توضیحات کتاب پرونده سری تاشا و کاراگاهش هنری عقرب
با شور و اشتیاق گفتم: «هنری! میتونی به من اعتماد کنی، باور کن! تو رو خدا بهم بگو چرا زاغ سیاه خانوادهی بکستر رو چوب میزنی؟»
نفس عمیقی کشید و گفت: «من همچین کاری نمیکنم. الانم باید برم.» بلند شد و با عجله بهطرف در رفت.
گفتم: «عینکت یادت نره!» و برای اینکه فضای ناآرام اتاق را کمی شاد کنم، چند لحظهای عینک را به چشمم زدم. انتظار داشتم چشمهایم همهچیز را تار ببیند تا کمی شوخی کنم. برعکس! همهچیز را بهخوبی قبل میدیدم.
عینک را پسش دادم، خیلی گیج شده بودم: «این عینک واقعی نیست، نه؟»
به من نگاه کرد: نه!
«وقتی عینک لازم نداری، پس چرا عینک میزنی …؟ این کارت بیمعنیه!» کمی مکث کردم و گفتم: «مگه اینکه بخوای تغییر قیافه بدی. این کاریه که داری میکنی؟»
زمزمه کرد: «بله! این دقیقاً همون کاریه که دارم میکنم.»
تاشا عاشق ماجراهای سرّی و کارآگاهبازی است. کتابخانهاش پر از کتابهای کارآگاهی است. هر کدام را دهها بار خوانده و شم کارآگاهی خودش را قوی کرده است.
تاشا بدجوری منتظر است پروندهای به تورش بخورد. یک بار هم سر همین موضوع گند بالا آورده است.
اما این بار انگار واقعا پروندهای سری به پستش خورده که فقط و فقط خودش میتواند از پسش بربیاید. عقرب!
0دیدگاه