دوست عزیز برای پی گیری سفارشات باید وارد حساب کاربری خود شده و در ستون سمت راست صفحه سایت با کلیک بر روی گزینه سفارش میتوانید از آخرین وضعیت مرسوله و همین طور شماره رهگیری مرسوله خود آگاهی پیدا کنید. در صورت بروز هرگونه مشکل در فرآیند ثبت سفارش لطفا با شماره 09397365955 تماس حاصل فرمایید.
8,000 تومان
ناموجود
مادرم ساکمان را تَرک دوچرخه میبندد و فریاد میزند: «ایلا نترس، عجله کن. وقت نداریم. بدو درِ قفس آهوها و قرد و پرندهها رو باز کن، باید فراریشون بدیم.»تا درِ قفسها را باز میکنم، همهی حیوانها بیرون میدوند. اما گوزنم روی زمین خوابیده و نمیتواند تکان بخورد. گردنش را ناز میکنم و با گریه میگویم: «بلند شو فرار کن. بعثیها دارن میرسن.»
تکان نمیخورد. فریاد میزنم: «بلند شو، اگه بلند نشی نمیبرمت مدرسهها … پاشو، پاشو.»
آرامآرام نفس میکشد و فقط شکم بزرگش بالا و پایین میشود.
مادرم فریاد میزند: «ایلا کجایی؟ زود باش دارن میرسن.»
داد میزنم: «مامان گوزن نمیتونه بلند شه!»
داستانی دربارهی بیرحمی جنگ و تمام نکبتی که همراه خودش میآورد. ایلا، نگهبان باغوحش از سیاهی و رنج جنگ میگوید. داستان پسربچهای کوچک با تخیلی درخشان که امیدش را هیچوقت از دست نمیدهد. با همهی عشقی که به حیوانات دارد، در گیر و دار جنگ برای نجات آنها تلاش میکند… این داستان آن سیاهی و تباهی را که از جنگ حاصل میشود، عینی و ملموس به مخاطب کودکش نشان میدهد تا روشنی صلح و دوستی را بهخوبی دریابد. مهربانی، کمک به خانواده، همنوعان و کمک به هر موجودی که نفس میکشد حتی اگر حیوان باشد، از آموزههای این داستان به کودکان است.
وزن | 110 کیلوگرم |
---|---|
انتشارات | |
قطع | |
نوع جلد | |
نویسنده |
شماره شابک | 9786008025191 |
---|---|
سال چاپ | 1395 |
تعداد صفحات | 90 |
موضوع | رمان نوجوان |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.