نقد و بررسی
کتاب آقای پیپکتاب آقای پیپ
بخشی از متن این کتاب این گونه نوشته شده است: «فکر کنم، ما زنده بودیم. ما بودیم که مثل آدمهایی بیاحساس و سنگدل به این طرف و آن طرف میرفتیم تا مراسم تدفین را به پایان برسانیم. دهان و قلب ما با بهت و هراس، به سکوت رسیده بودند. فکر کنم حتما نفس میکشیدیم، اما نمیدانم چطور. فکر کنم قلبام حتما به خونرسانیاش ادامه داده بود. اما من از قلبام نخواسته بودم این کار را انجام دهد. اگر میدانستم چطور میشود ساز و کار و نظم عضوی زنده را تغییر داد و آنرا از کار انداخت، ممکن بود این کار را بکنم.»
0دیدگاه