دوست عزیز برای پی گیری سفارشات باید وارد حساب کاربری خود شده و در ستون سمت راست صفحه سایت با کلیک بر روی گزینه سفارش میتوانید از آخرین وضعیت مرسوله و همین طور شماره رهگیری مرسوله خود آگاهی پیدا کنید. در صورت بروز هرگونه مشکل در فرآیند ثبت سفارش لطفا با شماره 09397365955 تماس حاصل فرمایید.
15,000 تومان
موجود در انبار
محمد رضا کاتب در رمان تازه خود داستان دختری تنها را روایت میکند که به دام مردی عجیب وغیر قابل پیش بینی به نام تردست میافتد. تر دست برای رسیدن به آرزوهایش از هیچ کاری روی گردان نیست. او به دنبال موجودی غریب وخاص به نام بالزن است و به همین دلیل هم مجبور است دختر را به سوی قتلگاه ببرد تا از چیزی مطمئن شود.
فقط چند تا درخت با مرگ فاصله داشتم. کافی بود پا بگذارم به فراریا کار احمقانه دیگری بکنم تا آن روانی حسابم را برسد. حتم داشتم این بار دیگر گلوله اش دور وبرم نمی خورد. برای دیوانگی اش همین بس که تا حالا کلی آدم کشته بود وباز اسم خودش را گذاشته بود صید. دوست نداشتم بدانم صید با هام چکار می خواهد بکند:
«زانو بزن. »
سربلند کردم. همین طوری نگاهش می کردم. یعنی به همین راحتی رسیده بودم ته خط. آخر برای چه؟ به چه گناهی؟ سایه او هفت تیرش را گرفت طرف سایه من که زانو زده بود. عین فیلم ها شده بود، فقط یک خرده سه بعدی تر بود. چیزی سنگین محکم از پشت به سر وگردنم خورد. حتی صدای شکستن جمجمه ام را شنیدم وبعد همه جا تاریک شد.
وزن | 246 کیلوگرم |
---|---|
انتشارات | |
قطع | |
نوع جلد | |
نویسنده |
شماره شابک | 9786005639766 |
---|---|
سال چاپ | 1396 |
تعداد صفحات | 239 |
موضوع | رمان ایرانی |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.