کتاب بهترین قصه های شاهنامه 2 هفت خوان رستم

کتاب بهترین قصه های شاهنامه 2 هفت خوان رستم

کتاب بهترین قصه های شاهنامه 2 هفت خوان رستم و چند قصه ی دیگر از شاهنامه باز نوشته ی محمد رضا شمس توسط انتشارات ذکر منتشر شده است. این کتاب سرگذشت رستم را از تولد تا مرگ، با نثری ساده و روان باز می گوید.

طی هزاران سال گذشته،شاهنامه، پیوسته مورد توجه و عنایت مردم ایران و بزرگان و خواص دیگر کشورها بوده است. چرا که شاهنامه، تنها بزرگترین اثر حماسی به زبان فارسی نیست. بلکه ارزشمند ترین سند هویت ایرانیان است. این اثر سترگ، نقش بسزایی در احیای زبان فارسی و فرهنگ ایرانی داشته است. شاهنامه تاریخ جوانمردی، سلحشوری، اندیشه ورزی، خردگرایی و تصویر دقیق و روشنی از آداب زندگی و فرهنگ و رسوم گذشته ایرانیان است. از این رو آشنایی همه مردم ایران، به خصوص نسل جوان و نوجوان ایرانی، با این شاهکار ادبیات فارسی ضروریست. بازنویسی و ساده نویسی داستان های شاهنامه، با همین هدف صورت گرفته است.

به دنیا آمدن رستم :

و اما راویان اخبار و ناقلان آثار چنین روایت کرده اند که از نسل زال زر، سپهسار ایران، اولادی به دینا آمد، درشت اندام و سرخ موی که او را رستم نام نهاده اند. از همان کودکی، نشان دلاوری و پهلوانی از چهره ی رستم نمایان بود. او روز به روز بزرگتر و نیرومندتر می شد. ده دایه به او شیر می دادند و رستم چنان می خورد و چنان می نوشید که همه از شگفتی، انگشت به دهان مانده بودند.

چون رستم به هشت سالگی رسید، چندان بلند بالا و برومند شد که هر کس او را می دید، گمان می کرد سام نریمان است. روزی، رستم در خوابگاه خود بود که هیاهویی شنید. علت را جویا شد. گفتند: ” پیل سپید، بند بریده و گریخته است.” رستم بی درنگ گرز نیای خویش، سام نریمان را برداشت و در دم رهسپار شد.

چون پیل سپید رستم را بدید، خرطوم درازش را بالا گرفت. گوش های بزرگش را به حرکت در آورد و دیوانه وار به جانب رستم دوید. که تهمتن مجالش نداد و گرز سام نریمان را بر فراز سر برد و چنان بر فرق پیل کوبید که چون کوهی فروریخت و در دم جان داد.