نقد و بررسی
کتاب ندای کوهستان اثر خالد حسینیکتاب ندای کوهستان
کتاب ندای کوهستان اثر خالد حسینی با ترجمه ی مهدی غبرائی توسط انتشارات ثالث منتشر شده است. در این رمان شگردهای تازه ای را به کار گرفته، از جمله بازگشت به گذشته و حواله به آینده و حتی در دورن فصل آخر نیز از آن بیش تر بهره برده، هم چنین از راویان متعدد در فصل های کتاب استفاده کرده است.بعلاوه بیش از پیش به درونکاوی شخصیت ها پرداخته و از کشاکش های ذهنی آن ها حرف زده است، به نحوی که گاه به استادان داستان نویسی پهلو می زند.
قسمتی از داستان:
کنار نیمکت باهم روبرو می شویم. لبخند می زند و زانوهایم به لرزه در می آید. درست لبخند باباست – به استثنای فاصله دو میلیمتری دو دندان پیشین بالا- کمی کجکی، طرز چین خوردن صورتش که تقریبا چشم هایش بسته می شود، و طرزی که سرش را یک ذره خم می کند. بلند می شود و نگاه من می رود طرف دست هایش مفصل های گره خورده، انگشت های خمیده در جهت عکس شست ها در بند اول، برامدگی های به اندازه نخود روی مچ.
یکدیگر را در آغوش میگریم و او گونه هایم را می بوسد. صورتش نرم است. جدا که می شویم، دست ها را روی شانه هایم می گذارد، به فاصله دست ها نگهم می دارد و طوری به صورتم نگاه می کند که انگار دارد تابلویی را برانداز می کند. چشم هایش نم دارد و از شادی جان گرفته.
” معذرت میخواهم که دیر کردم”
می گوید : …………
0دیدگاه